چشمه گایش کون وکس نوشیدنی طلایی نگذاشت که دوستش از خشکسالی بمیرد

یک بلوند و یک بلوند در پارک به شوخی می پرداختند ، یکی می خواست برای نوشیدن ، دومی او را به یک گودال برد تا بتواند درست در خیابان در دهان ادرار کند. آنها استدلال کردند و این اتفاقی افتاد ، او روی سنگهای بلوند دراز کشید ، دوستش پاهای خود را باز کرد و آب را با دوش طلایی عشق ریخت ، صورتش را پاشید و دهانش را مالید. گایش کون وکس