ورونیکا داستان کس پشمالو به الاغ تسلیم شد

در داستان کس پشمالو حالی که الکس در حال کار است ، بلوند او با مردی که آنها را در خانه خود نمی شناسند استراحت می کند. زنی با خال کوبی روی باسن خود ، به آشنایی جدیدی اعتقاد دارد ، که حتی در هنگام رابطه جنسی مقعد خود را رها می کند ، با ذکر دهان گربه خود را یاد نمی کند. او را می بینید که عاشق یک تازه وارد است و همکار فقیر مادربزرگ الکس به یک مدیر عرق تبدیل می شود.