مارسلین داستان کیرکون آبادیر تانیا در هتل
با تشکر از اسپانسر در هتل پس از خرید. وی کودک را از بدبخت ترین مکان های مرکز خرید رهبری کرد و لباس هایی را از یک سطل زباله جوان خریداری کرد. خانم موی داستان کیرکون قهوه ای با کمک دهان خود به روحیه خوبی می یابد تا نیم روز در بوتیک ها سرگردان شود برای یک شخص خسته.