نمی توان آن را از کارت پستال سکسی جیمی واژن جدا کرد

یک موسیقیدان متال در یک کنسرت به گروه موسیقی درجه سوم رفت و از او دعوت شد تا شب را با یک شرور زیبا بگذراند. صبح ، شینا رز با عینک فلزی در چشمانش از خواب بیدار شد ، چیزی ندید ، اما احساس کرد که بدن او ، بی رحمانه از سرما شبانه ، توسط یک وسیله ناشناس برداشته شده است. دستان خانم جوان زنجیر شده بود و یک بسته بندی پلاستیکی که در دهانش می چرخید وجود داشت و اتاق بوی کاه می داد ، انگار که یک تختخواب است. از پله هایی که از جلو شنیده می شود ، اسیر با تمام سلول های بدن لرزید ، با ترس از هم ریخت و تقریباً غارت شد و مرگ را به دست منحرفان نمی خواست. اما پس از آن ، دهان زیبای او آزادی دوم به دست آورد ، پس از آن ، ضرب و شتم ، گوشت گرم و ضرب و شتم بدن ، زبان او را کارت پستال سکسی تسکین داد ، همانطور که زن جوان با دستگاه تناسلی نر آشنا شد ... (فیلم تولید).